به نام خداوند جان و خرد --- كزينبرتر انديشه برنگذرد
رويان فلسفه در زهدان معرفتشناسى روييد و باليد و در دامان هستىشناسى، برومندى يافت و تناور شد و اينك بارديگر به بستر ذهنشناسى، زبانپژوهى و ورانشناسى بازگشته است.
هم از اين روست كه شناختارپژوهى از ديربازواجد منزلتى بديلناپذير بوده و اكنون كه در هيات دانشى مستقل و دراز دامن سامان پذيرفته است از اهميت و خطورتىدوچندان و بيش از پيش، برخوردار شده است، زيرا از آن جهت كه موضوع اين دانش، مقولهى «معرفت» - كه از اهم واشرف حقايق است - مىباشد داراى اهميت ذاتى ويژهيى است و از آن حيث كه بدون شناخت «شناخت»، فلسفه - بلكهساير علوم نيز - ممكن نخواهد شد، اين فرخنده فن، حائز خطورت مقدمى بىمانندى است. (توضيح اينكه: رسالت فلسفهو ديگر دانشها - شناخت هرچه كه باشد - در اثبات موضوع و تثبيتحجيتخود وامدار معرفتپژوهىاند); پيش از اينگفته مىشد: فلسفه علم اعلى است، اينك بايد اذعان كرد كه فلسفهى معرفت، علم اولى و اعلى است، زيرا با پيدايشفلسفههاى مضاف اكنون بسيارى از علوم و فنون و مقولات انسانى به موضوع معرفتشناسى - به معناى عام - بدلشدهاند.
آنگاه خطورت و ضرورت پرداختن به معرفتشناسى آشكار و آشكارتر مىشود كه علاوه بر آنچه مذكور افتاد به ايننكته نيز توجه كنيم كه امروز دينپژوهى هم از جمله جولانگاههاى عمدهى فلسفهى معرفت است و پيدايش بسيارى ازمباحث و مسائل جديد كلامى در پرتو مباحث و آراء معرفتشناختى جديد صورت مىبندد و بدون گشودن گرههاىنوپديد اپستمولوژيك، بسيارى از شبهات و تشكيكات، پاسخى درخور نخواهند يافت.
اكنون حتا يكى از علل بخشى از چالشهاى سياسى اجتماعى جارى ايران نيز مىتواند تفاوت منظر جريانهاى فكرىدر باب مبادى و مبانى معرفتشناختى مقولات مورد نزاع باشد، و پر بديهى است كه خواه ناخواه اين مناظر و مبانى، بهطور روز افزون در كشور ما و ديگر اقاليم اسلامى ژرفا و گسترش خواهند يافت و از هماينك بسادگى قابل پيشبينى استكه مباحث معرفتشناختى، در فرصتى كوتاه جايگاهى اساسى در عرصهى گفتمانهاى فكرى نظرى جامعهى ما و جهاناسلام احراز خواهد كرد.
علل و دلايل پيشگفته و نكات بسيار ديگرى از اين دست، انتشار نشريهيى تخصصى را در قلمرو معرفتشناسى ودانشهاى مماس و مجاور با آن ضرورى مىنمايد و تصميم گروه معرفتشناسى پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى برانتشار «ذهن» نيز از درك همين ضرورت نشات گرفته است.
لهذا اهداف علمى و رويكردى ذهن عبارت خواهد بود از:
1.بازپژوهى و بازپيرايى، تنسيق و ساماندهى، تعميق و توسعهى مبانى و مباحث معرفتشناسى اسلامى و اهتمام درجهت دستيابى به تبيينهايى تازه در اين حوزه، با لحاظ مكاتب و مناظر و مباحث معرفتشناختى معاصر و جديد;
2.مطالعهى تطبيقى و ارزيابى علمى نحلهها و نظريههاى معرفتشناختى كلاسيك، جديد و معاصر باهم از سويى وبا نظريههاى اسلامى از ديگر سو;
3.گسترش زمينهى تعاطى آراء و تضارب افكار در قلمرو معرفتشناسى، از طريق طرح عالمانهى مباحث و نظراتگوناگون و برقرارى ارتباط زنده و سازنده ميان صاحب نظران در داخل و خارج;
4.تبيين نقاط، مبانى و لوازم تلاقى آراء و نظريههاى معرفتشناختى با انديشهى دينى - فلسفى اسلامى وپاسخگويى به شبهات و تشكيكات مطرح.
كانون جغرافياى موضوعى مقالات مندرج در ذهن را نيز عناوينى از قبيل: تعاريف و اطلاقات، پيشينه و تطورات، موضوع و مسائل، هدف و كاركردها و اقسام معرفتشناسى و رويكردهاى مختلف معرفتشناختى; همچنين تحليلمعرفت (اطلاقات و تعاريف معرفت و واژگان معادل، تئوريهاى معنا...)، مبدء و كيفيت تكوين معرفت، امكان و گسترهىمعرفت (رئاليسم ساده، رئاليسم پيچيده، شكاكيت، نسبىگرايى، ايدآليسم...)، اقسام معرفت، تئوريهاى صدق وتئوريهاى توجيه... سامان خواهد داد، اما بر حسب مناسبت و ضرورت، ذهن به مباحث و دانشهاى مماس و مجاور بامعرفتشناسى چونان: علوم شناختى، علم و الهيات، هرمنوتيك، روانشناسى ذهن، روانشناسى و جامعهشناسىمعرفت، فلسفههاى مضاف بويژه فلسفهى علم، فلسفهى زبان و فلسفهى ذهن نيز خواهد پرداخت.
ذهن بر مرام حريت علمى و مواجههى عالمانه با آراء و آثار پاى خواهد فشرد و از هرگونه نقد و نظر، تنها به قيدبرخوردارى از سطح علمى قابل قبول، استقبال خواهد كرد. مجلهى ذهن به همهى اصحاب فكر و فرهيختگى تعلق داردو در آغاز راه از يكايك دانشوران دردمند دانشگاهى و حوزوى براى استمرار مسير استمداد مىكند.
اميدوار چنانيم كه در سايهى فيض و فضل ربانى و در هالهى افاضه و اضائهى ارباب فضل، اين راه بىپيشينه وناآزموده به سرانجامى خوش و فرجامى كامياب دستيابد.
همتم بدرقهى راه كن اى طاير قدس / كه دراز است ره مقصد و من نوسفرم.
79 /1/27- عاشوراى 1421
علىاكبر رشاد